دوبیتی های ناب

در این وبلاگ فقط اشعار و نوشته های زیبا قرار میگیرد

لب

دزدانه چه قدر از تو لب میگیرم
لب سوخته تر ز بوسه تب میگیرم

این بوسه بماند کَمَکی سرد شود
پیش تو امانتی که شب می گیرم

انقدر بوسیدمش تا خسته شد

انقدر بوسیدمش تا خسته شد

خسته از بوسیدن پیوسته شد

خواست لب بر شکایت بشکفد


لب نهادم بر لبش تا بسته شد

چون در دل خود عکس تو را قاب گرفتم

یک بوسه ز لبهای تو در خواب گرفتم

گویی که گل از چشمه مهتاب گرفتم

هرگز نتوانی که ز من دور بمانی

چون در دل خود عکس تو را قاب گرفتم

رخ یار

روزی از رخ یار گرفتم بوسی

گفت هم بی ادبی هم لوسی!!!

گفتم این بی ادبی را در چه دانی ای یار

گفت لب را رها کردی و رخ می بوسی!!!

بوسیدن تو

                        

                     یکی در آرزوی دیدن توست

                 یکی در حسرت بوسیدن توست

                    ولی من ساده و بی ادعایم

                  تمام هستیم خندیدن توست..

از درون میسوزم

سردم شده است و از درون می سوزم

حالا شده کار هر شب و هر روزم

تو شعر مرا بپوش سرما نخوری

 من دکمه ی این قافیه را می دوزم

هاچ زنبور عسل آمد به کندوی لبت

هاچ زنبور عسل آمد به کندوی لبت
داس دارد توی دستش میدود سوی لبت
فکر کرده از عسلهایش، عسل دزدیده ای
گفته بودم جنگ بر پا میشود روی لبت

دیشب به نمازم، رخ زیبای تو دیدم

دیشب به نمازم، رخ زیبای تو دیدم
ماندم به قنوت و به تشهد نرسیدم
قد قامتَ را گفتم و دیدم قد و قامت
خیرُ العَمَل از کنج لبت، بوسه چشیدم

۱ ۲ ۳ . . . ۲۱ ۲۲ ۲۳
Designed By Erfan Powered by Bayan