دوبیتی های ناب

در این وبلاگ فقط اشعار و نوشته های زیبا قرار میگیرد

لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی!!!

نتیجه تصویری برای لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی

دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی!
لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی!!!
دلتنگ توام ای که به وصلت نرسیدم
ای کاش خودت را سر قبرم برسانی...

Hamid ‌‌‌‌
هعی....
واقعا که هـــــــــــــــعـــــــــــــــــی!!!
مهدی ابوفاطمه
لایک
ممنون عزیزم
زمزمه باران...
نشد دیگه...
قشنگ نبید....
چرااااااااااااا ؟؟؟
در ناامیدی بسی امید است
زمزمه باران...
عشق یعنی اگه بهش نرسیدی لااقل همیشه برای خوشبختیش دعا میکنی و راضی به قسمتت هستی...
خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــی سخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــته
زمزمه باران...
روی کارت برایش نوشتم به امید فردایی بهتر
دو هفته بعد شنیدم ازدواج کرده
تازه فهمیدم آن روز الف فردارا یادم رفته بود....
آفرین مثل اینکه علاوه بر ارتباط مویرگی با تمامی ارگانها و نهادها و سازمانها دستت تو کار خیر هم هست خخخخخخخ title=title=title=
زمزمه باران...
یکی گفت چه دنیای بدی،حتی شاخه گل هم خار داره!!
دومی گفت چه دنیای خوبی،حتی شاخه های پربار هم گل دارن
عظمت در تفاوت نگاه کردن است....

ادیسون در سنین پیری پس از کشف لامپ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد
این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.
در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است!
آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود...
پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند!!!
پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد.
ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی؟ می بینی چقدر زیباست؟!! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟!! حیرت آور است!!!
من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟!!
پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی؟!!!!!!
چطور میتوانی؟! من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟!
پدر گفت: پسرم از دست من و تو که کاری بر نمی آید. مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند. در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد...!
در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فکر می کنیم! الآن موقع این کار نیست! به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت!!!
توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد!!!!!!

بنت الهدی
چه خوب شعرایی میزارید
خوشحالم که خوشت اومده
زمزمه باران...
اون حکایت آزمایشگاه خیلی قشنگ بود...
منم بگم که;
دختر یکی از عالم های بزرگ میخوره زمین و پاش می شکنه..اما می بینن داره می خنده...
از خنده ش متعجب میشن و ازش می پرسن;پات شکسته،داری می خندی؟؟؟؟
بهشون گفت;خوشحالم که خدا منو لایق امتحانش دونست....
نه بابا شما جدی نگیر داغ بوده یه چیزی گفته
مهدیس سپهری
خیلی قشنگ بود
سپـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاس بی کـــــــــــــــــــــــــــــران
زمزمه باران...
فرهنگ لغات آقایان!!

اینبار دیگه چیکار کردم؟
ترجمه : اینبار چطوری مچم رو گرفتی؟

چه جالب، بعد چی شد؟
ترجمه : هنوز داری حرف میزنی؟ بس کن دیگه

نتونستم پیداش کنم.
ترجمه : شئ مورد نظر بیش از یه متر با من فاصله داشت حوصله نداشتم پاشم

برای تمام کارام یه دلیل منطقی دارم.
ترجمه : یه کم فرصت بده یه خالی بندی جور کنم!.....[خنده]
موجودات خارق العاده ای هستیم ما
رحمانی
مهدی جان خودتی؟
آره چطور دادا؟؟؟
دانشجو معلم
سلام
عاغا من هر کاری کردم استیکر نتونستم بذارم خخخخخخ
خب این چه وضعشه ؟؟ خخخخخخ
الان تنها مشکل زندگی من شده این : دی
فکر کنم بلاگ بچه ها رو تشخیص میده!!! خخخخخخخ
دانشجو معلم
عهههه که بچه ها رو تشخیص میده ؟!!!!
باشد !!! خخخ
هههههههههه
مگه نمیدونستین؟؟؟
ردیاب بچه کار گذاشتم که نتونن استیکر بزارن
دانشجو معلم
الان مثلا شما بزرگین ؟ باشه زین پس شما رو بزرگ خان یا اقای بزرگ صدا میزنم : دی
 نه اسماش جالب نیست بگرد یکی بهترشو پیدا کن شکلک های شباهنگShabahang
اسم باید چرخش خوبی رو زبوووون داشته باشه اینا هیچکدوم ندارن شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز
باز بدک نیست ولی خود دانی شکلک های شباهنگShabahang
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan