دوبیتی های ناب

در این وبلاگ فقط اشعار و نوشته های زیبا قرار میگیرد

برگرد و ببین یک شبه من پیر شدم

نتیجه تصویری برای من پیر شدم

برگرد و ببین یک شبه من پیر شدم
بر حلقه ی درب قفل و زنجیر شدم
برگرد و ببین چگونه لبریز تبم
هم سوختم و بخار و تبخیر شدم

زمزمه باران...
هیچ نمی گویم !!!
دارم که بگویم ، اما نباید گفت !!! شاید این سکوت زیباتر است....
پس منم سکوت کنم
زمزمه باران...
"دوست داشتنت" را "پنهان" کردم! نه از دست "تو" از "ترس روزگار"! که همه "دوستداشتنی هایم" را "گرفت"...!!!
آخــــــــــــــــــــی دلم سوخت واست
زمزمه باران...
باورت بشود یا نه!
روزی می رسد که دلت برای هیچ کسی به اندازه من تنگ نخواهد شد.
برای نگاه کردنم..
بوسیدنم...
خندیدنم...
اذیت کردنم...
برای تمامی لحظاتی که در کنارم داشتی...
روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود..
میدانم روزی که نباشم هیچکس تکرار من نخواهد شد!!!
لایکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمزمه باران...
سلام..
حق باشماست من در شوخی ها زیاده روی کردم لطفا کامنت هام که زیاده روی در آن هست حذف کنید..
ببخشید...
ممنون..
همونطور که جنس فروخته شده پس گرفته نمیشه
کامنت فرستاده شده هم حذف نمیشه
زمزمه باران...
« ینـی ببـریـش تـوی حیـاط بـا یـه پُتـک بیفتـی بـه جـونـش »







.
.
.
خـلاقـانـه تریـن،مبتکـرانـه تریـن و بـدون خشـونـت تریـن راهکـار مـردا وقتـی بـا یـه وسیلـه کهنـه تـوی خـونـه ؛بـه ذهنـشون میـرسـه.......[نیشخند]
دیگه اینجوریام نیستا؟؟؟
زمزمه باران...
باشه حالا...
میگمااا من اون شکلک ها رو از میهن اومدم کپی کردم پس چرا نمیآآآآآآآد؟؟؟؟؟
بزنم بلاگ لهش کنمااااااا ...شده مث بلاگفای بلاگرفته...اِهَ...
بالاخره باید یه فرقی بین من و شما باشه دیگه title=
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan